بررسی نقش تطابق عوالم وجودی در معرفت شناسی صدرالمتألّهین ره

thesis
abstract

نظریه تطابقِ عوالم بیان کننده این ایده است که اگر موجودی در مرتبه ای موجود باشد، از آنجا که مرتبه وجودی و تشکیکیِ مقدم بر او، باید کمالی بیش از او داشته باشد، پس مرتبه بالاتر، وجود جمعی مرتبه پایین تر خواهد بود؛ در این نوشتار، اثبات نموده ایم که عاملِ حکایت و نشان گریِ صورت ذهنی از شیءِ خارجی، این همانیِ وجودی و تطابقِ وجودیِ موجود برترِ مثالی نسبت به موجود مادی است؛ زیرا بر اساس اصالت وجود و نظریه تشکیک وجود، نمی توان سخن از مناط بودن و منشأ بودن عینیت ماهوی در کاشفیت نمود؛ پس در هر صورت، این همانیِ وجودیِ وجود جمعی و وجود خاصِّ ماهیت، منشأ علم می باشد؛ ملّاصدرا ره بر صدوری بودن رابطه نفس و صورت ذهنیِ حسی و خیالی اصرار می ورزد؛ لیکن صدرا ره معتقد است نفس، مشاهده و علم حضوری به وجود عقلی دارد و همین مشاهده، عبارت از ادراک عقلی است؛ صدرا ره برای وجود، سه عالَم و سه مرتبه معرفی می کند؛ عالَمِ ماده و عالَمِ میانه یا مثال و عالَمِ عقل؛ صدرا ره در برخی از عبارات خویش، سخنی درباره دو گونه تحقّق برای ماهیت می کند؛ از نگاه صدرا ره گاهی مصداق، بگونه ای است که کاملاً یعنی هم به لحاظ کمالات و هم به لحاظ محدودیات و نقصان ها،تابعِ ماهیت است؛ صدرا ره به چنین مصداقی، تعبیر به " فرد ، وجود بالفعل و وجود تفصیلی و وجود خاصّ " می کند. وی در قبالِ این نحوه از وجود، به مصداقی دلالت می کند که دارای کمالات وجودی آن ماهیت است، لیکن محدود به حدود آن ماهیت نیست. به این وجود،وجود جمعی اطلاق می گردد؛ نظریه وجود جمعی، قرائت دقیق تر و جامع تری نسبت به نظریه مثال های افلاطونی است؛ چرا که نظریه مثُلِ افلاطون، صرفاً متمرکز بر یافتنِ "فرد "عقلی برای انواعِ جسمانی است؛ فارغ از چالش تشکیک در ماهیت، این نظریه در تبیینِ افراد مثالی به معنی افراد برزخی و یا فرد الهی برای انواعِ جسمانی، قاصر است.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

مبانی تطابق عوالم از دیدگاه صدرالمتألهین

«تطابق عوالم» اصلی است که در حکمت متعالیه بیانگر چندوچون نسبت و روابط حاکم بین عوالم می باشد. ملاصدرا هستی را در چهار عالم اله، عقل ، مثال و ماده طبقه بندی می کند و نسبت این عوالم را از نوع قشر و لُبّ، محیط و محاط، حقیقه و رقیقه و، در یک کلام، «تطابق» توصیف می نماید. تطابق که حاکی از نوعی عینیت در عین غیریت است به معنای حضور عوالم مادون در عوالم مافوق به نحو اعلا و اشرف می باشد. طبق این اصل، ماهی...

full text

تطابق عوالم تکوینی با عوالم انسانی

یکی از مباحث مهمی که از دیرباز و از دوران باستان در حکمت الهی و فلسفه و عرفان اسلامی مورد توجه متفکران، فلاسفه و عرفا بوده است، تطابق عوالم تکوینی با عوالم انسانی و یا به عبارتی انطباق عالم اکبر و عالم اصغر و به تعبیر دیگر عالم تکوین و عالم تشریع، و سرانجام تطبیق انسان کلی با هستی است. این مسأله در فرازهای مختلف دعای سحر آمده و مفسران معاصر در شرح این دعا به این موضوع اشاراتی کرده‌اند. نگارنده ...

full text

تطابق عوالم تکوینی با عوالم انسانی

یکی از مباحث مهمی که از دیرباز و از دوران باستان در حکمت الهی و فلسفه و عرفان اسلامی مورد توجه متفکران، فلاسفه و عرفا بوده است، تطابق عوالم تکوینی با عوالم انسانی و یا به عبارتی انطباق عالم اکبر و عالم اصغر و به تعبیر دیگر عالم تکوین و عالم تشریع، و سرانجام تطبیق انسان کلی با هستی است. این مسأله در فرازهای مختلف دعای سحر آمده و مفسران معاصر در شرح این دعا به این موضوع اشاراتی کرده‌اند. نگارنده ...

full text

تطابق عوالم تکوینی با عوالم انسانی

یکی از مباحث مهمی که از دیرباز و از دوران باستان در حکمت الهی و فلسفه و عرفان اسلامی مورد توجه متفکران، فلاسفه و عرفا بوده است، تطابق عوالم تکوینی با عوالم انسانی و یا به عبارتی انطباق عالم اکبر و عالم اصغر و به تعبیر دیگر عالم تکوین و عالم تشریع، و سرانجام تطبیق انسان کلی با هستی است. این مسأله در فرازهای مختلف دعای سحر آمده و مفسران معاصر در شرح این دعا به این موضوع اشاراتی کرده اند. نگارنده ...

full text

بررسی نقش معرفت شناسی عقل فعال در حکمت متعالیه

صدرالمتألهین در پی اثبات مسألة اتحاد عقل، عاقل و معقول و با توجه به مبانی خاص معرفت‌شناسانه خود از قبیل مساوقت علم و وجود، تجرد صورت علمی محسوس، متخیل و معقول، حرکت جوهری و استکمالی نفس در حین ادراک مدرکات محسوس، متخیل و معقول و ...، معتقد است نفس در هنگام ادراک صور کلی و معقول و به عبارت دیگر در مرتبة تعقل، با عقل فعال متحد می‌شود. صدرالمتألهین به اثبات این مدعای خویش و توضیح و تبیین اصطلاحات ...

full text

مطابقت وجودی ذهن و عین در معرفت شناسی ملاصدرا

مطابقت ذهن و عین از مباحث اصلی معرفت شناسی است. فلاسفه با واسطه قرار دادن ماهیت بین ذهن و عین و به واسطه تطابق ماهوی سعی کرده اند مسئله مطابقت در شناخت را حل نمایند؛ اما نظریه تطابق ماهوی ایراداتی با خود به همراه دارد که درنهایت نتوانسته پاسخ گوی مسئله مطابقت باشد. در مقابل آنچه می تواند با اصول فلسفی و معرفت شناختی ملاصدرا هماهنگ باشد، نظریه این همانی وجود عینی است که انطباق را به واقعیت علم ا...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023